بدن انسان به ۸ لیوان آب نیاز دارد؟!
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۲۲۷۰
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تابناک، به طور متوسط یک فرد بالغ روزانه به چه مقدار آب نیاز دارد؟ احتمالا پاسخ معمولی را شنیدهاید: هشت لیوان که گاهی اوقات ۸ × ۸ بیان میشود. اما علم زیادی پشت این توصیه وجود ندارد. یک بررسی تحقیقاتی در سال ۲۰۰۲ اساسا هیچ مطالعه قابل اعتمادی پیدا نکرد. هر پاسخ واقعا جدی به این سوال چقدر با نسخهای از «بستگی دارد» آغاز میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برندا ام دیوی، پروفسور تغذیه انسانی در دانشگاه فناوری ویرجینیا، میگوید: «ما هر روز به آب نیاز داریم، اما افراد عادی آن را از منابع زیادی دریافت میکنند: چای یا قهوه، نوشابههای گازدار که اغلب شامل قندی هستند که به آن نیاز ندارید و غذا، ما معمولا حدود ۲۰ درصد از نیاز مایعات خود را از غذاهای جامد و حدود ۸۰ درصد از نوشیدنیها دریافت میکنیم».
برای حفظ تعادل آب، مواد معدنی و املاح، مقامات بهداشتی میگویند بزرگسالان باید به ازای هر ۱۰۰۰ کیلو کالری مصرفی، حدود یک لیتر مایع بنوشند. این مقدار برای کسی که روزانه ۲۰۰۰ کالری دریافت میکند کمی بیش از هشت فنجان است؛ منبع احتمالی مفهوم ۸ × ۸. اما بر اساس مطالعهای در سال ۲۰۱۳ که روی ۱۶۰۰۰ بزرگسال انجام شد، اکثر افراد این سطح از هیدراتاسیون را از طریق انواع غذاها و نوشیدنیها به دست میآورند که حدود یک سوم آن از آب ساده تامین میشود.
مکانیسمهای طبیعی تشنگی دلیلی است که بسیاری از ما نیازی به نگرانی بیش از حد در مورد هیدراتاسیون نداریم. بدن بزرگسالان تقریبا ۶۰ درصد آب است (نزدیک به ۸۰ درصد در ریهها و کلیهها) و غلظت آب را به دقت کنترل میکند. همه ما با جنبه حسی این مقررات آشنا هستیم: گلو خشک و هشدار فوری تشنگی. اما اخیرا دانشمندان علوم اعصاب به بینشهای قابل توجه دیگری در مورد چگونگی کنترل تشنگی در بدن و کنترل در مغز دست یافتهاند.
محققان از دهه ۱۹۵۰ میدانستند که ساختاری به اندازه نخود در هیپوتالاموس مغز تشنگی را کنترل میکند. بنگت اندرسون فیزیولوژیست سوئدی در مجموعهای از آزمایشها که در آن نمک را به مغز بزها تزریق کرد، نشان داد که ناحیهای به نام اندام ساب فورنیکال (SFO) غلظت آب و املاح خون را کنترل و میل به نوشیدن را تحریک می0کند. SFO همان نقش را در افراد ایفا میکند. اما ایدههای اندرسون نتوانست به طور کامل توضیح دهد که چگونه تشنگی را تجربه میکنیم. به عنوان مثال، وقتی یک نوشیدنی میخوریم، تقریبا بلافاصله احساس سیری میکنیم، و با این حال ۱۰ تا ۱۵ دقیقه طول میکشد تا مایعی از دهان ما، از طریق دستگاه گوارش وارد جریان خون شود.
کریستوفر زیمرمن، عصب شناس از دانشگاه پرینستون، توضیح میدهد: چیزی در مغز میگوید که ممکن است خون شما هنوز شرایط را تغییر نداده باشد، اما به اندازه کافی آب نوشیدهاید تا بتوانید احساس تشنگی نکنید.
زیمرمن و همکارانش در یکسری آزمایشهای روی موشها، فعالیت نورونها را در SFO اندازهگیری کردند. او میگوید: «در مشاهدات ما هنگامی که موش آب مینوشید یا آب شور مینوشید و وقتی غذا میخورد، فعالیت آنها خیلی سریع تغییر میکرد».
تحقیقات آنها نشان داد که سیگنالها از چندین مکان به SFO همگرا میشوند. شما یک سیگنال از خون دریافت میکنید که وضعیت فعلی هیدراتاسیون شما را نشان میدهد، یک سیگنال از دهان که به شما میگوید چقدر مایع نوشیدهاید، و یک سیگنال از روده که به شما میگوید چه چیزی مصرف شده است. او توضیح میدهد که نورونهای SFO این سیگنالها را به هم اضافه کرده و سپس میل به نوشیدن یا ترک نوشیدن را منتقل میکنند.
نکته مهم کار زیمرمن این است که در بیشتر موارد میتوانید به سیستم تشنگی خود اعتماد کنید تا به شما بگوید چه زمانی نیاز به نوشیدن دارید، نه پیروی از برخی توصیههای خودسرانه. اما استثناهایی وجود دارد. از آنجایی که حساسیت این سیستم ممکن است با افزایش سن کاهش یابد، افراد مسن ممکن است نیاز به تنظیم یادآوری برای نوشیدن داشته باشند، مطالعه سال ۲۰۱۳ نشان داد که به طور متوسط، افراد بالای ۷۰ سال به اندازه کافی هیدراته نمیشوند. افراد مبتلا به بیماریهای خاصی از جمله سنگ کلیه و اسهال نیز به آب اضافی نیاز دارند؛ تحقیقات دیوی و دیگران نشان میدهد افراد میانسال و مسن که در تلاش برای کاهش وزن یا حفظ وزن خود هستند، اگر قبل از غذا با ۱۶ اونس آب پر شوند، کالری کمتری مصرف میکنند.
منبع: تابناک
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: بدن انسان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۲۲۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰ کتاب برتر روان شناسی رشد شخصیت که در نوروز باید بخوانید
دنیایی که در آن زیست میکنیم روز به روز زندگی و عرصه را بر ما سختتر میکند بهویژه اگر روحیهی حساسی هم داشته باشیم که این موضوع برایمان سختتر میشود.
به گزارش رویداد۲۴، تعطیلات نوروز زمان بسیار خوبیست که روی روابط و درون خودمان کار کنیم؛ به آنها بیندیشیم و اگر نیازی به انجام تغییراتی داریم که حتما اینگونه است این کار را انجام دهیم.
شاید بتوان گفت یکی از ویژگیها و نیازهای زندگی امروز داشتن و رفتن نزد یک روانشناس ماهر است تا بتواند زندگی را برایمان آسانتر کند؛ احساساتمان را تنظیم کند و این کار را به ما بیاموزد، اما همانگونهکه میدانید این امر شاید برای همه شدنی نیست چرا که رفتن نزد یک روانشناس البته اگر بتوانیم روانشناس خوبی پیدا کنیم خود پروسه پرهزینهایست. بنابراین یکی از کمهزینهترین کارها پناهبردن و آموزش از راه کتاب است.
در این نوشته میخواهیم شما را با چند کتاب روانشناسی سودمند که میتواند به شما در زندگی و رشد شخصیتتان کمک کند آشنا کنیم.
بهترین کتابهای روانشناسیدانش روانشناسی چیزیست که در زندگی امروز باید به آن چنگ بزنیم تا بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم تا بتوانیم شادتر و بهتر زیست کنیم.این کتابها زندگیان را تغییر میدهد.
انسان در جستجوی معنا
انسان از دیرباز بهدنبال معنا و خدا و یک چیزی ورای خود بوده است شاید اصلا خدا را هم اینگونه برای خود آفریده باشد.
زندگی بدون معنا برای آدمی پوچ است و انسان از پوچی فرار میکند. او نمیخواهد نیست و نابود شود برای همین است که مدام در اندیشهی دنیایی فرای این دنیاست.
انسان به دنبال مفهومی محکم برای زیستن است. یزی که سبب ادامه دادن زندگی و تحمل تمام رنجها، مشقتها و ناراحتیها است. این مهم میتواند شخصی از بستگان و آشنایان، توانایی فرد در انجام کارها و امور خود در مقیاس خرد و کلان و یا حتا خاطراتی در ذهن او باشند.
دکتر «ویکتور فرانکل» کتاب روانشناسی «انسان در جستجوی معنا» را با تکیهبر همین نگاه و بر بستر تعریفشدهی این نیاز انسان مدرن نگاشته است. او که تجربه حضور در اردوگاههای کار اجباری آشویتس و نیز تجربه از دست دادن پدر، مادر، همسر و برادرش را در همان دوره داشته است، با درک عمیقی از فشار، درد، رنج و فقدان، معتقد بود اختلالهایی که فرد دچار آنها میشود ناشی از عدم توانایی او در یافتن معنایی برای زندگی است.
روشی که دکتر فرانکلین در این کتاب پیشگرفته تاکید بر آینده و توجه به آن در کنار معنا و هدفی است که چشمانداز پیش روی انسان تعریف میکند. او «ارادهی معطوف به معنا» را محرکی قوی برای انسانها برمیشمرد و به قدرت این انگیزه در پیش بردن روزگار افراد باورمند است. این کتاب جزو بسیاری از فهرستهای معرفی کتاب پرفروش فارغ از ژانر قرار دارد.
رازهای روانشناسی تاریک
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که نخواهید کاری را برای فردی انجام دهید، اما گویی طلسمی نزد فرد مقابل شما وجود دارد که نمیتوانید به درخواست او نه بگویید. شاید گاهی پیش آمده باشد که از تاثیر سخنان برخی افراد روی رفتارهای خودتان شگفتزده شوید یا ندانید چگونه ممکن است فردی خواسته خود را به صدها تن دیکته کند، بدون اینکه آنها دقیقا متوجه شوند چگونه در حال اطاعتند.
بله این رخدادها در واقعیت میافتد و کتاب رازهای روانشناسی تاریک، راهکارها و روشهای این قبیل موارد را از دستکاری پنهان احساسات و اندیشهها تا راهکارهای کنترل ذهن دیگران با شما در میان میگذارد.
اگر نیت شما خوب باشد قطعا میتوانید با استفاده از آموزههای این کتاب، در برابر چنین اقداماتی از خود دفاع کنید و تحت تاثیر روشهای خاص این افراد قرار نگیرید. از سوی دیگر میتوانید از برخی آموزههای این کتاب برای اهداف خیرخواهانه و موفقیت استفاده کنید.
چگونه کمالگرا نباشیم؟
در نگاه نخست همه دوست دارند بهترین باشند و این یعنی کمالگرایی، اما اقعیت این است که این صفت میتواند آسیبهای جدی به شما بزند. اما کمالگرایی چیست و چگونه در انسان ایجاد میشود؟ کمالگرایی، در دنیایی پر از ناکاملیها، همچون تلهای است که انسان را گرفتار توهم برتر بودن کرده و او را از قدمی به جلو برداشتن، باز میدارد.
شاید فکر کنید ایدهای آرمانی است، اما فقط فکری بازدارنده است. فکر برتر بودن و در حد کمال بودن، آن چنان ذهنتان را اسیر خود میکند که از ترس آن که نتوانید آنچه در ذهن دارید را در حد کمال اجرا کنید، حتا گامی هم در آن مسیر بر نمیدارید. این طرز فکر، همان مانعی است که نویسندهی این کتاب و یا بسیاری از افراد را برای سالها در یک نقطه نگاه داشته است.
کتاب چگونه کمالگرا نباشیم؟ به تک تک دغدغهها و موانع فکری یک کمال گرا میپردازد و برای هر کدام، چندین راهحل آسان و عملی ارائه میدهد؛ انتظارات غیرواقعی، نشخوار ذهنی، نیاز به تایید شدن، نگرانی از ارتکاب اشتباه و غیره، از جمله محدودیتهای ذهن یک کمالگراست.
نخستین امر مهم شناخت خود و دانستن این است که چگونهاید. اینکه بدانید مشکلتان، کمالگراییست و نگرشتان را نسبت به چگونگی انجام کارها تغییر بدهید (طرز فکر دوگانه به جای قیاسی)، همان راهحل کلیدیست که نگرانی از ارتکاب اشتباه را در وجودتان از بین میبرد.
با راهکار تنظیم معیارها، میتوانید اعتماد به نفس تان را بالا ببرید و با انجام حرکت شورشی، نیاز به تایید را در وجودتان میکشید تا راه زندگی خود را آنگونه که خاص خودتان است، برگزینید و لذت دستیابی به موفقیت با برداشتن گامهایی آهسته، اما پیوسته را فدای ایدهی پوچ کمالگرایی نکنید.
باشگاه پنج صبحیها
یکی دیگر از کتب جالب و خوبی که در فهرست ما قرار دارد باشگاه پنج صبحیهاست. کتاب باشگاه پنج صبحیها داستانی خیالی، اما الهامبخش است. در این داستان با زندگی یک هنرمند، یک کارآفرین و یک سرمایهدار آشنا میشویم. این افراد هم کدام در زندگی خود مشکلاتی دارند و در تلاش هستند تا با گفتگو با یکدیگر و یافتن راه حل، مشکلاتشان را به نوعی حل کنند.
همانگونه که شاید حدس زده باشید و از نام کتاب هم مشخص است، رابین شارما به شما کمک میکند تا سحرخیز شوید. حتما این جمله معروف «سحرخیز باش تا کامروا شوی» را به یاد میآورید.
اگر به زندگی نوابغ، غولهای تجارت و افراد موفق هم نگاه کنیم، میبینیم که این افراد هم سحرخیزی را به عنوان یکی از دلایل موفقیتشان بیان میکنند. رابین شارما در کتاب باشگاه پنج صبحیها با بیان یک فرمول ساده به مخاطبانش کمک میکند تا صبح زود از خواب بیدار شوند.
سحرخیزی قرار است منبع الهامی برای شما باشد تا روزی که پیش روی خود دارید، با کمک آن برنامهریزی کنید و بچینید. با استفاده از راهکارهایی که در این کتاب و از میان گفتگوها بیان شده است، شما ابزاری برای خلاقیت پیدا میکنید و در عین حال آرامش را هم به دست میآورید.
اگر به دنبال تغییرید این کتاب بهترین گزینه برای شماست.
هنر خوب زندگی کردن
طرفداران عادل فردوسیپور شاد باشند که کتابی دیگر از برگردانهای خوب او در فهرست امروز مطلب ماست. کتاب هنر خوب زندگی کردن کتاب هنر خوب زندگی کردن راهنمای کامل خوب زندگی کردن یا آموزش خوب زندگی کردن در چند ساعت و چند دقیقه نیست، بلکه مانند جعبهابزاری ذهنی این امکان را در اختیار ما قرار میدهد تا در موقعیتهای چالشبرانگیز، انتخابهای بهتری داشته باشیم و از زاویهی متفاوتتری به مسائل نگاه کنیم.
گاهی نیاز است بر اسب سرکش احساسات لگام بزنیم؛ گاهی برای پیشرفتن باید غرور و خودپسندی از جایگاه کنونیمان را دور بیندازیم و یا در ناکامیها از سرزنش کردن بیرحمانهی خود بپرهیزیم و در هر دو مورد نقش تصادفات ژنتیکی و جبر جغرافیایی را در آنچه هستیم، در نظر بیاوریم. این مجموعهی ارزشمند برآمده از دانش و پژوهش و زندگی دوبلی است.
او پیشاز اینکه این بسته را به خوانندگان پیشنهاد دهد، آن را در رویارویی با چالشهای ریز و درشت زندگانی خود آزمودهاست. زندگی امروز و در آوار مشکلات رنگبهرنگ آنقدر سخت شده که جایی برای کوچکترین قضاوتی باقی نماند؛ در سختیها خوب زندگی کردن، هنر میخواهد.
زندگی به اندازهای دشوار است که یک کتاب شاید بتواند اندکی از سختیاش را بگیرد پس بد نیست آن را آزمایش کنیم.
مسئله مرگ و زندگی
ماجرای مرگ و از دست دادن و حتا پیر و مردن خودمان برای همهی ما دشوار است. اصلا چه کسیست که با مرگ مشکل نداشته باشد؟
در این کتاب داستان بهراستی درباره مرگ و زندگی است. داستان زیبایی که شرح خاطرات جالب زوج درمانگر، اروین یالوم و همسرش مریلین یالوم است و با نگاه به پایان زندگی نوشته شده است.
روانشناسی مادیگرا، شاید همیشه مرگ را نادیده بگیرد و یا کوشش کند از آن فرار کند. اما نویسندگان این اثر با شجاعت با مسئله پیری و مرگ که در پی آن میآید روبهرو شدهاند و در یادداشتهایی کوتاه زندگی خود را نوشتهاند و البته ما را هم با خود همراه کردهاند.
زندگی که به این مرحله نزدیک میشود و باید متناسب با آن تغییر کند. این کتاب را باید اثری ممتاز در این زمینه دانست چراکه از نقش پختگی و تجارب انسانی صحبت میکند و دیدگاهی شاید کمی متفاوت از دیدگاه جامعه را به ما بدهد.
هنر شفاف اندیشیدن
این کتاب به شما نمیگوید اگر مرا بخوانید شاد و موفق و خوشبخت خواهید شد، اما به شما میآموزد چگونه ذهنتان را آزاد و افکارتان را مدیریت کنید.
«هنر شفاف اندیشیدن» به شما نشان میدهد که چطور ممکن است افکارتان به بیراهه برود. از تفکر برمبنای دانستههای از پیش تعیین شده بگیرید تا عناصری مثل حسادت و انحرافهای اجتماعی باعث میشود که شیوه تفکری یک نفر اشتباه از کار دربیاید. این کتاب در اصل ستونهای هفتگی روزنامهای در آلمان بود که بعد جمعآوری شد و به شکل یک کتاب منتشر شد.
اگر جزو طرفداران عادل فردوسیپور هم هستید که باید بگوییم این کتاب را او برگردان کرده است.
عادل فردوسیپور در مقدمه کتاب نوشته است: «تصور کنید در زمین فوتبال هیچ خطایی اتفاق نمیافتاد. آن وقت واژهای به نام پنالتی، اخطار و اخراج هم معنا نداشت. اشکها و لبخندها محو میشدند و زیبایی فوتبال هم رنگ میباخت.
آدمها شبیه رباتهای برنامهریزی شدهای بودند که وظیفهشان بردن بدون کوچکترین اشتباه بود. حالا تصور کنید در این جهان پهناور که هزاران زمین فوتبال را در خود جای داده، قرار میشد هیچ انسانی دچار خطا و اشتباه نشود؛ آیا جهان بهتری داشتیم؟ جنگافروزیها به پایان میرسید؟ جرم و جنایت از صفحه روزگار محو میشد؟ انسانها با همدیگر روابط بهتری برقرار میکردند؟ پاسخ به این پرسشها و پیشبینی جهانی که هرگز تجربهاش نکردهایم، کار دشواری است؛ اما آنچه قابل پیشبینی است، آن است که هر چه بیشتر خطاهای خود را بشناسیم، رویکرد بهتری به زندگی خود خواهیم داشت. از آنجا که خطاهای بشری در طول حیاتش از الگوهای مشابهی پیروی میکنند، امکان شناختن آنها نیز امری ممکن است.»
قانون ۵ ثانیه
شاید تاکنون در مورد قانون ۵ ثانیه شنیده باشید. کتاب قانون پنج ثانیه یک کتاب خودیاریست که آن را مل رابینز، سخنران انگیزشی، نویسنده و مربی زندگی نوشته شده است. این کتاب که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، یک تکنیک ساده و در عین حال قدرتمند را بررسی میکند که میتواند به افراد در غلبه بر تردید، اقدام و تغییر کمک کند.
فرض اصلی کتاب این است که با شمارش معکوس از پنج به یک، افراد میتوانند حلقههای عادت خود را قطع کنند و قشر پیشانی مغز خود را که مسئول تصمیم گیری و اقدام است، فعال کنند. این تکنیک که به عنوان “قانون ۵ ثانیه” شناخته میشود، به عنوان ابزاری برای کمک به افراد برای شکستن ترس، اضطراب و تعلل و انجام اقدامات فوری برای رسیدن به اهداف خود عمل میکند.
رابینز در سراسر کتاب، نمونههای واقعی، مطالعات موردی و استراتژیهای عملی را برای اجرای قانون ۵ ثانیه در زمینههای مختلف زندگی، از جمله روابط، شغل، سلامت و پیشرفت شخصی ارائه میکند. او بینشهایی در مورد علم پشت این قانون ارائه میدهد و توضیح میدهد که چگونه میتواند به افراد کمک کند تا مغز خود را برای ایجاد عادات مثبت و دستیابی به نتایج دلخواه خود دوباره سیم کشی کنند، این کتاب نیز به عنوان یکی از برترین کتابهای روانشناسی در سال ۱۴۰۲ انتخاب شده است.
بی حد و مرز
«بی حد و مرز» کتابی نوشته جیم کوییک، مربی سرشناس مغز و متخصص در یادگیری سریع و بهبود حافظه است. این کتاب که پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال شد، به عنوان یکی از ده کتاب برتر روانشناسی در این مطلب قرار گرفته است. نویسنده با نوشتن این کتاب مفهوم ارتقاء مغز ما و باز کردن پتانسیل کامل آن را بررسی میکند. کوییک تجربیات و استراتژیهای شخصی خود را برای افزایش تواناییهای شناختی، یادگیری سریعتر و دستیابی به اهدافمان به اشتراک میگذارد.
او با تکیه بر تکنیکهای توسعه یافته در طول زندگی حرفهای خود، بینشها و تمرینهایی را ارائه میکند تا به خوانندگان کمک کند تا عملکرد مغز خود را بهینه کنند و بر محدودیتها در زمینههایی مانند تمرکز، حافظه و خلاقیت غلبه کنند. چه دانشجو باشید، چه حرفهای و یا تنها به دنبال تقویت عملکرد ذهنی خود هستید، “بی حد و مرز” ابزارها و تکنیکهای ارزشمندی را برای کمک به شما در آزادسازی قدرت مغز و رسیدن به سطوح جدیدی از موفقیت فراهم میکند.
محدودیت صفر
کتاب محدودیت صفر: سیستم مخفی هاوایی برای ثروت، سلامتی و صلح نوشته شده توسط جو ویتالی، نویسنده پرفروش و یکی از ستارههای فیلم و کتاب «راز ثروت» است. این کتاب کاوش قدرتمندی از تمرین باستانی هاوایی هوئوپونوپونو است، که تکنیکی برای دستیابی به خودآگاهی و بهره برداری از پتانسیل بی حد و حصر جهان است.
این کتاب ترکیبی بی نظیر از خاطرات شخصی، راهنمای معنوی و کتابچه راهنمای انگیزشیست. داستان سفر جو ویتالی به هاوایی برای مطالعه با دکتر ایهالیکالا هیو لن، یک درمانگر هاوایی است که بدون دیدن هیچ یک از آنها، بخش کاملی از بیماران مجنون را درمان کرد. ویتالی از طریق مطالعه خود با دکتر لن، تکنیک باستانی هاوایی هوئوپونوپونو را یاد گرفت، که او آن را راهی قدرتمند برای رها کردن باورهای محدودکننده، بهبود روابط و جذب فراوانی به زندگی شما توصیف میکند.